
یادداشت؛
امام رئوف پناه دلهای شکسته است
تو آن امام رئوفی که حتی آهوان در پناه تو امان یافتند و ضمانتشان کردی؛ چگونه ممکن است که دلهای شکسته بندگان، در درگاه تو بیپاسخ بمانند؟ تو آن دریای بیکرانی که هر قطره از محبتت، جانهای تشنه را سیراب میکند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزد رسا»، فاطمه نجاتی فعال دانشجویی نوشت: به شکرانه این لطف بیانتها، قلم میزنیم از معجزه هشتمین معشوق زمین و زمان، از آن نور پاکی که در آسمان دلها طلوع کرد و تا ابدالدهر روشنیبخش جانهای عاشق است.
سخن از مردیست که نهتنها برادر است و پدر، که رفیق است و مونس، حرمش آرامشبخش آشوبترین لحظهها و گرهگشای دردهای بغضشدهای که در گلوی انسانها قد علم کردهاند. حرم اوست که در اوج سردرگمی، چون فانوسی پرنور در تاریکترین راهها میدرخشد و مسیر را به سوی رستگاری نشان میدهد. اوست رحمت واسعه خداوند برای عالمیان، نعمتی محبوب که نامش ذکر آرامش و وجودش پناه بیپایان است.
آنگاه که قلب از فشار غم فشرده میشود، خون در رگها یخ میزند، اشک در چشمان منتظر تلنگری برای فروچکیدن است و سنگینی بیرحمانهای بر شانهها چمبره زده، اوست که چون نسیمی الهی سر میرسد. گوش جان میسپارد به نجواهای غمزده، با نگاه گرمش غصهها را ذوب میکند و کدری روح را با نور محبتش میزداید. اوست که در اوج تنهایی، شانهای میشود برای اشکهای بیصدا و امیدی حقیقی در میان تمام امیدهای واهی. اگر از من بپرسند هشتمین نور را چگونه توصیف میکنی، میگویم: «او قرار دلهای بیقرار است، ضامن سرهایی که از شرم بر گردن خم شدهاند و دست نوازشی بر قلبهایی که از درد شکستهاند.»
نور از خانه بابالحوائج، موسی بن جعفر علیهالسلام، برون تابید و در آن لحظه، گویی آسمان و زمین به وجد آمدند. جبرئیل امین، ندای تکبیر سر داد و با شوق فریاد زد: «به خدا سوگند که امید ناامیدان متولد شد و امتی تا ابدالدهر حاجتروا شدند.» از آسمان، نقل و نبات عشق و روزی بارید، هلهله فرشتگان در عرش برپا شد و دستان ملائک رو به آسمان بلند شد تا شکرگزار خلق شریفترین مخلوق خداوند باشند. لبخند پروردگار بر بندگانش نازل شد و آن مصور خلاق، اوج ظرافت و زیباییاش را به خرج داد و زیباترین تصویر خود را در قالب انسانی به نام علی بن موسیالرضا علیهالسلام به نمایش گذاشت.
ای هشتمین نور، ای پناه قلبهای بریده و شانههای افتاده، تو آن سلطان سریری که تاج کرامت بر سر نهادی و با دستان سخاوتمندت، گره از کار خلق گشودی. نام تو، ذکر شفاست و حرم تو، کعبه دلهای عاشق. در صحن و سرای تو، گویی زمان متوقف میشود و هر زائری که پای در این آستان مقدس مینهد، انگار بار دیگر متولد میشود. کبوتران حرم، با بالهایشان نغمه عشق میسرایند و گنبد طلاییات، چون خورشیدی درخشان، دلها را به سوی خود میخواند.
تو آن امام رئوفی که حتی آهوان در پناه تو امان یافتند و ضمانتشان کردی. چگونه ممکن است که دلهای شکسته بندگان، در درگاه تو بیپاسخ بمانند؟ تو آن دریای بیکرانی که هر قطره از محبتت، جانهای تشنه را سیراب میکند. در روز میلادت، زمین و زمان به جشن نشستهاند، فرشتگان نغمه شادی سر دادهاند و دلهای عاشقان، به عشق تو میتپد. ای ضامن آهو، ای سلطان طوس، ای رحمت بیپایان، میلادت مبارک باد
ما بندگان، در برابر عظمت تو سر تعظیم فرو میآوریم و از درگاهت طلب میکنیم که نگاه رحمتت را از ما دریغ نکنی. تو را به حق مادرت، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، میخوانیم که دستمان را بگیری و در این دنیای پرآشوب، راهنمایمان باشی. ای امام رئوف، ای هشتمین نور، نامت تا ابد در قلبهای ما جاودانه است و عشقت، شعلهای خاموشناشدنی در جانهایمان.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!