
مرگ خاموش در زیر زمین؛
۳۵ هزار قنات در ۵۰ سال تبخیر شدند
در پنجاه سال گذشته، بیش از ۳۵ هزار رشته قنات در ایران از مدار بهرهبرداری خارج شدهاند؛ روندی که کارشناسان آن را معادل فروپاشی گسترده نظام سنتی تأمین آب در مناطق خشک و نیمهخشک کشور میدانند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزدرسا»، به نقل از شبکه اطلاعرسانی راه دانا، در طول نیمقرن گذشته، ایران شاهد یکی از بزرگترین بحرانهای آبی خود بوده است؛ بحرانی که در سکوت و بیتوجهی شکل گرفته و میراث هزاران ساله تمدن ایرانی را به نابودی کشانده است.
آمارها نشان میدهد که از میان حدود ۶۰ هزار رشته قنات ثبتشده در ایران، بیش از ۳۵ هزار رشته در ۵۰ سال گذشته خشک شده و از چرخه بهرهبرداری خارج شدهاند؛ این روند به معنای مرگ نیمی از تمدن آبی ایران و فروپاشی ساختار سنتی مدیریت منابع آب در مناطق کویری و نیمهکویری کشور است.
قنات؛ ستون فقرات تمدن ایرانی
قنات، یا کاریز، شاهکار مهندسی ایرانیان باستان در استخراج و مدیریت منابع زیرزمینی آب است. ایرانیان با حفر کانالهای زیرزمینی، آب را از سفرههای زیرزمینی به سطح زمین هدایت میکردند. این شیوه، نهتنها پایدار و کمهزینه بود، بلکه با اقلیم خشک و نیمهخشک ایران کاملاً سازگار بود. بسیاری از شهرها، روستاها و نواحی کشاورزی کشور، تنها بهواسطه وجود قناتها شکل گرفتهاند.
قدمت برخی از قناتهای ایران به بیش از ۲۵۰۰ سال میرسد؛ قنات «قصبه» در شهر گناباد، که در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز ثبت شده، یکی از قدیمیترین و عمیقترین قناتهای جهان بهشمار میآید. این قناتها نهتنها منابع آب را تأمین میکردند، بلکه بستری برای عدالت اجتماعی، مشارکت جمعی، و اقتصاد محلی بودند.
علل خشکیدن قناتها
مرگ ۳۵ هزار رشته قنات در ایران بیدلیل نبوده است؛ کارشناسان چند عامل عمده را در بروز این فاجعه زیستمحیطی برمیشمارند:
توسعه بیرویه چاههای عمیق:
با پیشرفت فناوری و ورود پمپهای مکانیکی در دهههای اخیر، کشاورزان و حتی شرکتهای دولتی، به جای نگهداری و بهرهبرداری از قنات، به حفر چاههای عمیق روی آوردند. این چاهها با مکش شدید آب از سفرههای زیرزمینی، باعث افت سطح آب و خشکشدن مادرچاه قناتها شدند.
بیتوجهی سیاستگذاران به سیستمهای سنتی آبرسانی:
در طول دهههای گذشته، نگاه غالب در مدیریت منابع آب، نگاهی متمرکز بر پروژههای بزرگ سدسازی و انتقال آب بود. در این میان، سیستم سنتی قنات به حاشیه رانده شد و هیچ سیاست حمایتی مؤثری برای حفظ و احیای آنها تدوین نشد. نبود بودجه، قوانین حمایتی، و آموزش نیروی انسانی موجب فراموشی این میراث گرانبها شد.
تغییرات اقلیمی و خشکسالی:
کاهش بارندگی، افزایش دما، و کاهش سطح سفرههای آب زیرزمینی در نتیجه تغییرات اقلیمی، مزید بر علت شدند. بسیاری از قناتها که زمانی پرآب بودند، دیگر حتی در فصل زمستان نیز آبدهی ندارند.
مهاجرت روستاییان و رهاشدگی قناتها:
کاهش بهرهوری کشاورزی و نبود اشتغال در روستاها باعث مهاجرت گسترده به شهرها شده است. در نتیجه، نگهداری و لایروبی قناتها که نیازمند مشارکت اجتماعی و فعالیت جمعی است، متوقف شده و بسیاری از قناتها رها شدند.
پیامدهای اجتماعی و زیستمحیطی خشکیدن قناتها
مرگ قناتها صرفاً از بین رفتن یک سامانه آبی نیست، بلکه به معنای از بین رفتن هویت تاریخی، معیشت روستایی، و امنیت غذایی بخشهایی از کشور است؛ بسیاری از روستاهایی که روزگاری به مدد قناتها زنده بودند، امروز خالی از سکنهاند. باغات خشکیده، زمینهای بایر و گردوغبار ناشی از بیآبی، نمادهای ملموس این فاجعه هستند.
از سوی دیگر، نابودی قناتها به بحران منابع آب دامن زده است؛ چاههای عمیق، برخلاف قناتها که تغذیهپذیر و پایدار بودند، به سرعت منابع آب را میبلعند و منجر به فرونشست زمین، شور شدن خاک، و از بین رفتن اکوسیستمهای محلی میشوند.
چرا احیای قناتها مهم است؟
قناتها نهتنها منابع آب پایداری هستند، بلکه در مقابله با اثرات مخرب تغییر اقلیم نیز نقش مهمی ایفا میکنند؛ آنها بدون استفاده از انرژی فسیلی، آب را بهصورت تدریجی و کنترلشده به سطح زمین میرسانند و در نتیجه در مصرف بهینه آب و حفظ سفرههای زیرزمینی نقش کلیدی دارند. همچنین، احیای قناتها میتواند زمینهساز بازگشت زندگی به روستاها، افزایش اشتغال و احیای کشاورزی سنتی و ارگانیک باشد.
راهکارهای پیشنهادی برای نجات قناتها:
۱. ثبت و شناسایی دقیق قناتهای باقیمانده بهعنوان میراث ملی و طبیعی و جلوگیری از تخریب آنها.
2. تخصیص بودجههای دولتی برای لایروبی، مرمت و احیای قناتها با مشارکت جوامع محلی.
3. وضع قوانین سختگیرانه برای کنترل حفر چاههای عمیق در نزدیکی قناتها.
4. ترویج کشاورزی پایدار و سازگار با ظرفیت آبی قناتها برای افزایش بهرهوری در مناطق روستایی.
5. آموزش و انتقال دانش سنتی قناتداری به نسل جدید، تا این فناوری بومی حفظ شود.
6. استفاده از فناوریهای نوین در نقشهبرداری، پایش و مدیریت منابع قناتها بدون آسیب به ساختار سنتی آنها.
در واقع؛ مرگ ۳۵ هزار رشته قنات در ایران در نیمقرن گذشته، تنها یک آمار نیست؛ بلکه زنگ خطر نابودی یک تمدن و سبک زندگی است؛ قناتها، این شریانهای زیرزمینی حیات، نیازمند توجه فوری، سیاستگذاری هوشمندانه، و عزم ملی برای احیا هستند. اگر امروز به داد قناتها نرسیم، فردا نهتنها آب، که گذشته، فرهنگ و امنیت سرزمینمان را از دست خواهیم داد.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!