
یزدرسا گزارش میدهد؛
یزد زیر تیغ آگهیهای همخانه
افزایش چشمگیر آگهیهای همخانگی در یزد را نمیتوان صرفاً بازتاب فشارهای اقتصادی دانست، بلکه این پدیده زنگ خطری نسبت به تبعات فرهنگی و اجتماعی نبود نظارت بر همزیستیهای غیر رسمی در شهری با ساختار سنتی است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزدرسا»، «دانشجوی دکترای روانشناسی که برای پیداکردن همخانه به سایت دیوار آگهی داده بود در دام دو سارق خشن گرفتار شد و تا یکقدمی مرگ پیش رفت.»
این تنها یک نمونه از چندین مورد خبر ناگواری است که در پی انتشار آگهیهایی با عنوان «پیداکردن همخانه» منتشر میشود؛ اخباری که در کنار هشدارهای اجتماعی، زنگ خطری جدی برای روند روبهرشد این پدیده محسوب میشوند.
متأسفانه در ماههای اخیر، تعداد این قبیل آگهیها در اپلیکیشن دیوار، بهویژه در شهر یزد، به طور چشمگیری افزایش یافته است. پدیدهای که در دورههای گذشته بیشتر در کلانشهرها دیده میشد، حالا به شهرهای سنتیتری مانند یزد نیز سرایت کرده و ضرورت نگاه جدی و نظارت مؤثر بر آن را دوچندان کرده است.
تقسیم اجاره و پول پیش، نخستین توجیهی است که با دیدن این آگهیها به ذهن میرسد. فشار فزایندهٔ هزینههای مسکن، توان بسیاری از افراد را برای اجاره یا خرید یک واحد مسکونی مستقل سلب کرده است؛ با این حال، نیاز اولیه به سکونت همچنان پابرجاست، نیازی که برای افراد به دلایل مختلفی چون مهاجرت تحصیلی، اشتغال در شهری دیگر و... سر بر آورده و ناگزیر راهحلهای موقت و جایگزین را میطلبد.
ویرانی اخلاق زیر پای آگهیهای همخانگی
در چنین شرایطی، دیوارهای شهر و فضای مجازی، به ابزاری برای اطلاعرسانی درباره نیاز به همخانه و تقسیم هزینهها تبدیل شدهاند. آگهیهایی که برخی پر از شرط و شروطاند و برخی دیگر سادهتر. اغلب آگهیدهندگان، دانشجویان یا افراد مجرد شاغلی هستند که برای کاهش هزینههای زندگی، به دنبال فردی برای همخانگیاند. با این حال، در میان این آگهیها، موارد خاص نیز کم نیست. با نگاهی دقیقتر به این آگهیها نمونههایی مشاهده میشود که پا را فراتر گذاشتهاند و به وضوح خط قرمزهای اخلاقی و اجتماعی را نادیده گرفتهاند. در برخی از این موارد جنسیت همخانه مطلوب مشخص نشده و تماس با آگهیدهنده نشان میدهد که بعضاً نهتنها به این مسئله بیتفاوتاند، بلکه تمایل بیشتری حتی به همخانگی با جنس مخالف هم دارند. به نظر میرسد، پس از رواج پدیدههایی مانند ازدواج سفید و زندگی مشترک بدون پیوند رسمی، اکنون نوع تازهای از همزیستیهای غیررسمی در حال شکلگیری است. با این تفاوت که این بار پیوند غیر رسمی هم در میان نیست. آنچه در میان است تنها یک ضرورت اقتصادی موقتی برای گذران زندگی است. سقفی برای دو یا چند نفر تا اطلاع ثانوی.
آنچه نگرانکننده است، تبعات فرهنگی و اجتماعی این پدیده است که در صورت بیتوجهی و نبود چارچوبهای نظارتی، در آیندهای نهچندان دور آثار خود را بر استان و جامعه ایرانی نمایان خواهد کرد.
بیتوجهی به تغییرات فرهنگی، هزینهساز خواهد شد
کارشناسان اجتماعی هشدار میدهند که علاوه بر امکان سوءاستفاده، فریب و ایجاد روابط ناسالم، در شهری مانند یزد که ساختار فرهنگی و اجتماعیاش بر پایه سنت، خانوادهمحوری و بافت محلی شکل گرفته است، حتی سکونتهای اشتراکی بین افراد همجنس نیز نیازمند بازنگری و تدوین قواعد مشخص است. بیتوجهی به این موضوع، در بلندمدت میتواند به تغییرات تدریجی در الگوی سکونت، سبک زندگی و حتی بنیانهای فرهنگی استان منجر شود. نبود نظارت و چارچوب روشن برای این نوع همزیستیها، در نهایت آسیبهایی عمیق و گسترده به همراه خواهد داشت.
منوچهر علینژاد استاد جامعهشناسی و عضو هیئتعلمی دانشگاه یزد در گفتگو با خبرنگار پایگاه تحلیلی خبری «یزدرسا»، پدیده رواج آگهیهای همخانگی در یزد را بازتابی از تغییرات عمیق فرهنگی و نسلی در این استان دانست و اظهار داشت: ما امروز شاهد بروز سبک جدیدی از زندگی هستیم که بهویژه در میان نسل جدید مردم یزد با شدت بیشتری نمود پیدا کرده است؛ نسلی که دغدغه معیشت و اشتغال برایشان در اولویت نیست؛ بلکه آسایش، مصرفگرایی، رفاه و... جایگزین دغدغههای نسلهای پیشین شده است.
فروپاشی آرام زیر سایه تغیراتی پر شتاب
وی ادامه داد: آنچه امروز در قالب آگهیهای همخانگی در فضای مجازی یا حتی بنگاههای املاک مشاهده میشود، یک پدیده یکروزه و برخاسته از نیاز اقتصادی صرف نیست، بلکه میتوان آن را به منزله برونداد فرهنگی و اجتماعی تغییراتی دانست که در سالهای اخیر بهتدریج در لایههای پنهان جامعه شکل گرفتهاند و اکنون خود را بهصورت عینی در جامعه نشان میدهند.
این استاد دانشگاه با تأکید بر سرعت بالای دگرگونیهای فرهنگی در یزد خاطرنشان کرد: بروز برخی تغییرات در سبک زندگی، پدیدهای تازه نیست؛ اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، شتاب بیسابقهٔ این تغییرات است. چنین سرعتی در تحولات اجتماعی، بهویژه در شهری با ساختار سنتی و خانوادهمحور مانند یزد، هشداردهنده است.
وی با اشاره به اهمیت این تغییرات در سبک زندگی مردم یزد گفت: ممکن است برخی این نوع آگهیها را صرفاً مواردی استثنایی و پراکنده تلقی کنند، اما اثرگذاری چنین پدیدههایی از نظر اجتماعی و فرهنگی فراتر از تعدادشان است؛ چرا که بهسرعت در فضای مجازی منتشر میشوند، دیده میشوند و حتی الگوسازی میکنند.
نسل جدید یزد در مسیر جدایی از سنت
این جامعهشناس در بخش دیگری از سخنان خود به مسئلهٔ خشونت خانگی و نقش آن بهعنوان عاملی در تغییر الگوهای سکونت پرداخت و گفت: متأسفانه آمار یزد در حوزهٔ تنبیه و خشونت خانگی پایین نیست. به نظر میرسد سبک زندگی نسل جدید یزدی، با تعصبات و ارزشهای نسلهای پیشین سازگار نیست و همین شکاف نسلی، در بسیاری از خانوادهها به بروز اختلافات و تنشهایی منجر شده است.
وی با اشاره به پیامدهای این تنشها ادامه داد: در برخی موارد، این اختلافات باعث میشود فرزندان خانواده به دنبال خروج از بستر سنتی خانواده و شکلدهی به نوعی زندگی مستقل باشند؛ سبکی از زیست که در قالب همخانگی یا سکونت اشتراکی با دیگران، خارج از چهارچوب خانواده، شکل میگیرد.
علینژاد همچنین فضای مجازی را از دیگر عوامل این پدیده دانست و گفت: نسل جدید بهگونهای متفاوت از نسلهای پیشین میاندیشد؛ نسلی که خواهان آسایش، استقلال و رهایی از محدودیتهاست و میخواهد همانطور که در فضای مجازی آزادی و راحتی را تجربه میکند، در زندگی واقعی نیز همان سطح از آزادی و بیمحدودیتی را محقق کند. از این رو میل به رهایی از نظارت و ساختارهای سنتی، بهویژه در حوزهٔ خانواده دارد.
وی در پایان هشدار داد: این تغییرات، چه بخواهیم و چه نه در حال شکلگیریاند و باید بهجای انکار یا نادیدهگرفتن، آنها را تحلیل و مدیریت کرد.
مسائل واقعی قربانی نمایشهای پوچ و بیثمر
در چنین شرایطی، تمرکز بر مسائل حاشیهای، نمایشی و کماثر - نظیر برخی پویشها که اخیراً در استان راهاندازی شده است - بیش از آنکه نشان از دغدغهمندی مسئولان داشته باشد، گواهی است بر درک نادرست آنان از واقعیتهای اجتماعی و اولویتهای مردم استان که در نهایت منجر به پرداختن به مسائل دارای اهمیت پائین بهجای مسائل اساسی میشود.
مشکلات امروز نه پنهاناند و نه زیر پوست شهر؛ بلکه آشکارا در برابر دیدگان ما قرار دارند. نادیدهانگاشتن مسائل و چشمپوشی از مشکلات آشکار، در کنار دلخوش بودن به اقدامات نمایشی و کماثر، رویهای است که نهتنها گرهای از کار استان نمیگشاید، بلکه در بلندمدت تبعاتی سنگین و جبرانناپذیر به دنبال خواهد داشت.
روشن است که حال مردم با دلخوشیهای مقطعی و نمایشی بهبود نمییابد و زمانی حال جامعه خوب خواهد شد که مسئولان، با درک درست از شرایط موجود، پیش از آنکه بحرانها به مرحله غیر قابل کنترل برسند، در مسیر اصلاح و درمان آنها گام بردارند چرا که چشمپوشی از آنها، نهتنها مانع شکلگیری آسیبها نخواهد شد، بلکه میتواند مسیر مواجهه آگاهانه و مؤثر با آن را نیز مسدود کند.
انتظار میرود دستگاههای مسئول، پیش از آنکه بحرانها به هیبت فاجعهای بزرگ رخ نمایند، برای یکبار هم که شده، مسئولانه، بهموقع و جدی به حل مسائل ورود کنند؛ چرا که در غیر این صورت، یا فرصتی برای جبران باقی نخواهد ماند، و یا در بهترین حالت، ناچار خواهیم بود با پرداخت هزینههایی بهمراتب سنگینتر و گزافتر، به حل و مهار آنها بپردازیم.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!